اين دعا را منتشر كنيدوببينيد


اين دعا را منتشر كنيدوببينيد چطور غمهايتان از بين ميرود


((سبحان الله يافارج الهمّ وياكاشف الغم فرّج همى ويسرّ أمرى و أرحم


ضعفى و قلة حيلتى وأرزقنى من حيث لا أحتسب يارب العالمين))


حضرت محمد(ص)فرمودند هركس مردم را از اين دعا باخبر كند در


گرفتاريش گشايش پيدا ميكند.


   

سرقت بانک

اره رو با دوستش تو سرقت بانک میگیرن

قاضی بهشون میگه :

شما محاربین حکمتون اعدامه !!!

لره میگه :

یعنی چی ؟

قاضی میگه :

یعنی جنگ با خدا !!!

لره به رفیقش میگه بی پدر نگفتم تیر هوایی نزن !!!

بفرما خورده به خدا

6 مشکل مهم در روابط جنسی، 6 راه حل مفید -آکا




6 مشکل مهم در روابط جنسی، 6 راه حل مفید -آکا


ادامه نوشته

روش موثر برای بزرگ شدن سینه ها

ادامه نوشته


گــــــــــــــفــــــــــــــت:
بــــازی بـــــرد و بــــــاخـــــــــتـــــــــــــ دارد...
امـــــــامــــــــــن........زبــــــــانــــــــم بــــــنــــــد آمـــــــد بـــگــویــم
....
...
...
لـــعـــنــتــی مـــن بــا تــو بــازی نــکـــردم..........

سیستم های مالی حسابداری   بررسی سیستم دارایی ثابت  شرکت مخابرات مرکزی خراسان رضوی


مقاله :

سیستم های مالی حسابداری

 بررسی سیستم دارایی ثابت

شرکت مخابرات مرکزی خراسان رضوی

ادامه نوشته

هیچی نباشی بازم رفیقتم

اگر شاه بشی وزیرتم


کبیر بشی صغیرتم


پلیس بشی اسیرتم


دکتر بشی مریضتم


غنی بشی فقیرتم


هیچی نباشی بازم رفیقتم

رسیدگی واعتبار دهی  معاملات الکترونیکی

 

 

 

رسیدگی واعتبار دهی  معاملات الکترونیکی

 

بزرگترین و تنها وبلاگ دانلود رایگان پروژه و مقالات دانشجویی

 


 

چکیده

امروزه یکی از مهمترین  تغییرات محیط اقتصادی  پدیده­ای تحت عنوان تجارت الکترونیک می­باشد.از آنجا که  در محیط الکترونیک اغلب شواهد ومدارک  فقط به صورت الكترونيك در دسترس خواهد بود، اعتبار دهی و رسیدگی به این مدارک وشواهد  با استفاده از شیوه ها ی سنتی مشکل به نظر می رسد  از این رو تغییر در رویه­های گذشته حسابرسی احساس می شود .تجارت الکترونیک به عنوان یکی از پیامدهای فناوری اطلاعات برای حسابرسان واستفاده کنندگان از اطلاعات مالی  دارای فرصت ها و تهدیدهایی  است  دراین مقاله تلاش شده است  این فرصتها وتهدیدها مطرح گردیده و در نهایت  اهمیت وچگونگی حسابرسی مستمر به عنوان یک از راهکارهای اعتبار دهی به اطلاعات ومدارک تجارت الکترونیک مورد بررسی قرار گیرد.

 

مقدمه:

یک از الزامات توسعه اقتصادی وجود اطلاعات شفاف ومطمئن است. حسابرسان با دانش و تجربه خود قادر به ايجاد چنين فضائي مي­باشند.بيش از صد سال است كه حسابداران حرفه­اي خدمات حسابرسي و اعتبار­دهي[1]­را ارائه مي­دهند.

امروزه حسابرسي نقش­ مهم و حساسي در جوامع به عهده دارد. يكي از نقش­هاي حسابرسي ايجاد ارزش افزوده براي شركت از طريق كاهش هزينه جذب سرمايه و يا افزايش در قيمت سهام شركت است. با توجه به اهميت حسابرسي، توجه به خطرات مربوط به حسابرسي نيز ضروري به نظر مي­رسد. يكي از اين چالشها ، گسترش  تجارت الكترونيك[2] مي­باشد.

حسابرسی را  بازرسی جستجو گرانه مدارک وسایر شواهد  زیر بنای گزارشات مالی نامیده اند. حسابرسان  بابررسی مدارک پرسش وجستجو از مدارک داخل وخارج شرکت واجرای سایر روشهای رسیدگی ، شواهد لازم را برای تعیین مطلوبیت وقابلیت اتکاء صورتها ی مالی گرد آوری می کنند .

از انجا که  فناوري اطلاعات وتجارت الکترونیک  اطلاعات گوناگوني در اختيار كاربران قرار مي­دهد  نياز به صورت­هاي مالي سنتي كاهش يافته و در نتيجه كفايت حسابرسي سنتي نيزمورد تردید است.

فناوري­هاي مربوط به تجارت الكترونيك، فرآيندهاي خريد،فروش، ارائه خدمات به مشتريان و حتي نحوه سرمايه­گذاري در شركت­ها را تحت تاثير قرار مي­دهد(ابوموسي2004). در  نتيجه فناوري اطلاعات، نحوه تهيه، حسابرسي و استفاده از صورت­هاي مالي را تغيير مي­­دهد. اين تغييرات خطرات جديدي را متوجه حسابرسي مي­كند.

تجارت الكترونيك شامل تمام فعاليت­هاي تجاري است كه با استفاده از برنامه­هاي كاربردي[3] كامپيوتري انجام مي­شود. اين فعاليت­ها مي­تواند شامل:فروش مستقيم الكترونيكي[4]، مديريت ارتباط با مشتري[5]، مديريت زنجيره تامين[6] و استفاده از اينترنت به عنوان ابزاري براي انجام مبادلات تجاري می باشد. تجارت الكترونيك مبادله اطلاعات تجاري بدون استفاده از كاغذ است. بطور كلي واژه تجارت الكترونيك اشاره به معاملات الكترونيكي دارد كه از طريق شبكه هاي ارتباطي انجام مي پذيرد. (تهراني، آذر و صابري، 1380)

بولتن شماره 3 هيئت رويه­هاي حسابرسي[7] تحت عنوان "تجارت الكترونيك؛ شناخت ريسك­ صورت­هاي مالي(2001 )"، راهكارهاي مناسبي براي حسابرسي تجارت الكترونيك ارائه داده است(پرايس2001). يكي از مفروضات مهم حسابرسي در اين­چنين محيطي طراحي صحيح فرآيندهاي حسابرسي است چون اغلب شواهد فقط به صورت الكترونيك در دسترس خواهد بود. حسابرسان مستقل بايد بتوانند صحت[8] و كفايت[9] اين­چنين شواهدي را ارزيابي كنند.

امنيت تجارت الکترونيک و اينترنت[10]

تجارت الکترونيکي از طريق اينترنت در سالهاي اخير بسیار  افزايش یافته  است. بسياري از سازمانها، سيستم هاي تجارت شرکت به شرکت (BZB) و شرکت به مصرف کننده (BZC) را با استفاده از تجهيزات اينترنتي راه اندازي کرده اند . رقابت و موقعيت نيروهايي هستند که افراد را به اين سوق داده و موجب پيشرفت اين نوع تجارت مي شوند. اما رشد سريع در زمينه پيشرفت تکنولوژي جديد، زمينه ايجاد مشکلات و افزايش اهميت برخي مشکلات قديمي تر را فراهم مي نمايد.

اينترنت موجب تسهيل ارتباطات از طريق ايميل مي شود. امروزه ايميل به عنوان معيار ميزان پيشرفت و پاسخگويي براي تقريباً هر سازماني محسوب مي شود. به همين صورت، وب سايت ها و موتورهاي جستجو، معياري را براي ارائه اطلاعات در مورد يک سازمان و توليدات و خدمات آن ايجاد مي کنند. و در بسياري موارد، وب سايت وسيله اي براي ارائه اطلاعات و معرفي محصولات و خدمات محسوب مي شود.

براي مفيد واقع شدن  لازم است اطلاعات، منتشر  ودر دسترس قرارگیرد، البته  در دسترس قرار گرفتن ممکن است خطراتي نيز دربرداشته باشد.  ویژگی دنیای رقابت این است که در زمان و مکاني که اطلاعات مورد نياز باشند، از طريق برقراري ارتباط مي توان به آن دسترسي پيدا کرد و همين امر امروزه موجب گسترش  تجارت الکترونيک شده است. به دليل اينکه سازمانها از طريق اينترنت و ساير شبکه هاي عمومي با يکديگر ارتباط دارند، توليدکنندگان، مشتريان و مشترکين تجاري نيز با استفاده از اين شبکه ها به سازمانها و تقريباً همه افراد ديگر در سرتاسر جهان دسترسي دارند. برقراري ارتباط از طريق اينترنت موجب مي شود تا اطلاعات با خطر مواجه شده و کنترل اين مخاطره از عهده سازمان خارج شود.

در دنياي جديد، هر کاري که يک سازمان يا دولت با تکنولوژي اطلاعات انجام مي دهد، بخشي از زيرساخت اطلاعات جهاني مي باشد. سازمانها لازم است زيرساخت هاي خود را با استاندارد بسيار بالايي ايجاد نمايند. بر قراري ارتباط با مولفه هاي ضعيف زيرساخت سازمان موجب مي شود تا سازمان شما و نيز سازمان هاي همجوار دچار مخاطره شوند. شهروندان مسئول، فقط با مولفه هاي صوتي زيرساخت سازمان سروکار دارند. در اين شرايط  درگيرانه حسابرسان در حصول اطمينان از امنيت اطلاعات و سيستم هاي عامل در ارتباط با اينترنت اهميت خود را نشان مي دهد.

 


به ادامه مراجعه فرمایید:

ادامه نوشته

هر چه تلخی بود امتحان کردم   ولی دیدم هیچ چیزی تلخ تر از ندیدنت نیست

هر چه تلخی بود امتحان کردم


ولی دیدم هیچ چیزی تلخ تر از ندیدنت نیست

                     بهترین لحظه ها وقتیست که بهترینها به یادت باشند...

                                                 

                      بهترین لحظه ها وقتیست که بهترینها به یادت باشند...

                                             

امروز امتحان تو شهری داشتم برای گواهینامه :   سرهنگ پرسید :   دور زدن کجا ممنوعه ؟  گفتم تو رفاقت  ل

امروز امتحان تو شهری داشتم برای گواهینامه :


سرهنگ پرسید :


دور زدن کجا ممنوعه ؟

گفتم تو رفاقت

لبخند زد و گفت :

پیاده شو قبولی

شکسپیر :   اگر به یاد کسی هستیم این هنر اوست نه هنر ما

شکسپیر :


اگر به یاد کسی هستیم این هنر اوست نه هنر ما

یه روز بارونی یه بچه تو کوچه     به بالا نگاه می کرد     و میگفت خدایا گریه نکن     همه چی درست میشه

یه روز بارونی یه بچه تو کوچه 


به بالا نگاه می کرد 


و میگفت خدایا گریه نکن 


همه چی درست میشه 


به اندازه سادگی اون بچه دوست دارم

پیامک های فوق العاده احساسی زیبا    جانم ز فراق ، رنج بسیار کشید / با رفتن تو همیشه آزار کشید     ما

پیامک های فوق العاده احساسی زیبا


پیامک های فوق العاده احساسی زیبا (53)

جانم ز فراق ، رنج بسیار کشید / با رفتن تو همیشه آزار کشید

 

ما همسفر راه درازی بودیم / بین من و تو زمانه دیوار کشید  . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به ادامه مراجعه نمایید...

ادامه نوشته

بهروز وثوقی چگونه طلاق گوگوش را گرفت و با او ازدواج کرد؟     فائقه آتشین یا گوگوش متولد اریبهشت ماه

بهروز وثوقی چگونه طلاق گوگوش را گرفت و با او ازدواج کرد؟


بهروز وثوقی چگونه طلاق گوگوش را گرفت و با او ازدواج کرد؟
 
فائقه آتشین یا گوگوش متولد اریبهشت ماه 1329 تهران است. او از دوران کودکی به کار هنری می پرداخت و راه خود را به آرامی طی می کرد اما داستان ما پس از ازدواج او با محمود قربانی آغاز می شود . محمــود قربانی صاحب کاباره ی میامی و از افراد پر نفوذ و ثروتمند آن دوران بود اما وی بسیار بد اخلاق و میــگسار بود او بگفته ی خودش بارها خواننــــده های زن آن دوران را کتک می زده است .

بهروز وثوقی چگونه طلاق گوگوش را گرفت و با او ازدواج کرد؟

در کنار این بگفته ی خود گوگوش تمام درآمدش را به محمود قربانی میداده است و از دست بدخلقی ها و استثمار محمـــــــود قربانی به سُتوه آمده بوده . گوگوش حتی یکبار با محمود قربانی سفری به اروپا و فرانسه داشت که آن چنان آنجا تحت فشار بود که به ناگاه رفت تمام موهــــایش را با نمره چهار زد!‌ ( هر چند که ماه بعد که به ایران برگشت با همــــان موهای کوتاه برنامه اجرا کرد و خــــــــــانم های ایران آنقدر آن مدل مو را پسندیدند که به مدل گوگوشی معروف شد و فکر می کردند این جدیدترین مـــدل اروپا بوده که گوگوش با خود به ایران آورده است ) .
 
در این اوضاع گـــــــوگـــــــوش می خواست که خود را از دست محمـــــود قربانی رها کند اما پول و قدرت محمود قربانـــــی مانع اینکار بود پس نیاز به حامی داشت که از او حمایت کند .گوگوش دوست صمیمی پوری بنایی بود و این دوستی را خود پوری بنایی اینگونه یاد می کند :«در حین فیلمبرداری در عروس فرنگی با گــوگــوش آشنا شدم ، کنار استخر ، از آنروز با دوستهای صمیمی شدیم . بطوری که تمام سیسمونی کامبیز را من برای گوگوش خریدم.»


به ادامه مراجعه فرمایید...

ادامه نوشته

  نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده  هایی كه از صورتم گرفتی .... بخاطر تمام غمهایی كه بر صورتم نشاندی



اس ام اس دلشکسته جدید (9)
نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده 
هایی كه از صورتم گرفتی .... بخاطر تمام غمهایی كه بر صورتم نشاندی .... نمی بخشمت .... بخاطر دلی كه برایم شكستی .... .. بخاطر احساسی كه برایم پرپر كردی ..... نمی بخشمت .... بخاطر زخمی كه بر وجودم نشاندی ..... بخاطر نمكی كه بر زخمم گذاردی .... و می بخشمت بخاطر عشقی كه بر قلبم حك كردی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 دل عشق پر از رنگ و ریا دوست نداشت

یک لحظه تو را زمن جدا دوست نداشت

ای آیینه دار خلوتم باور کن

اندازه ی من کسی تو را دوست نداشت


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

  گفتی نفرین میکنی ؟

گفتم نه ...فقط از خدا می خواهم که هیچ کس اندازه من دوستت نداشته باشه....
ادامه نوشته

من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم ، و تو هم میدانی تا ابد در دل من می مانی . . .   .  .  .   سخن ، آ



اس ام اس جدید عاشقانه زیبا و جالب (56)
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند

تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . .

.

.

.


من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم ، و تو هم میدانی تا ابد در دل من می مانی . . .


.

ادامه نوشته

شب دو دلداده در آن کوچه ی تنگ  مانده در ظلمت دهلیز خموش  اختران دوخته بر منظره چشم  ماه بر بام سراپ


شب دو دلداده در آن کوچه ی تنگ

مانده در ظلمت دهلیز خموش

اختران دوخته بر منظره چشم

ماه بر بام سراپا شده گوش



در میان بود به هنگام وداع

گفتگویی به سکوت و به نگاه

دیده ی عاشق و لعل لب یار

دل معشوقه و غوغای نگاه



عقل رو کرد به تاریکی ها

عشق همچون گل مهتاب شکفت،

عاشق تشنه لب بوسه طلب

هم چنان شرح تمنا می گفت



سینه بر سینه ی معشوق فشرد

بوسه ای زان لب شیرین بربود

دختر از شرم سر انداخت به زیر

ناز می کرد،ولی راضی بود!



اولین بوسه ی جان پرور عشق

لذت انگیزتر از شهد و شراب

لاجرم تشنه ی صحرای فراق

به یکی بوسه نگردد سیراب



نوبت بوسه ی دوم که رسید،

دخترک دست تمنا برداشت

عاشق تشنه که این ناز بدید

بوسه را بر لب معشوق گذاشت!




فریدون مشیری


برای مشاهده با عکس به ادامه مراجعه فرمایید...


'' هست ''    را اگر قدر ندانی میشود     " بود "    وچه تلخ است    " هست "      کسی  " بود " شود.

'' هست ''


را اگر قدر ندانی میشود 


" بود "


وچه تلخ است


" هست "



کسی  " بود " شود.

آنچه از من تا تو گسترده گشته    فاصله نیست !    دنیایست پر از     "دلتنگی"

آنچه از من تا تو گسترده گشته


فاصله نیست !


دنیایست پر از 


"دلتنگی"

""چه ازدواج کرده باشید، چه نکرده باشید، باید این را بخوانید""

""چه ازدواج کرده باشید، چه نکرده باشید، باید این را بخوانید""


وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب می‌دیدم.

یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می‌گفتم که در ذهنم چه می‌گذرد. من طلاق می‌خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمی‌رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟

از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می‌کرد. می‌دانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگی‌اش آمده است. اما واقعاً نمی‌توانستم جواب قانع‌کننده‌ای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش می‌سوخت.



دوستان برای مطالعه کامل به ادامه مراجعه فرمایید...

ادامه نوشته

دلم می خواهد زن باشم... یک زن آزاد...

دلم می خواهد زن باشم... یک زن آزاد...


من به زن ِ وجودم افتخار می کنم دلم می خواهد زن باشم... یک زن آزاد... یک زن آزاده من متولد می شوم، رشد می کنم تصمیم می گیرم و بالا می روم. من گیاه و حیوان نیستم. جنس دوم هم نیستم. من یک روح متعالی هستم؛ تبلوری از مقدس ترین ها ! ـ من را با باورهایت تعریف نکن ! بهتر بگویم تحقیر نکن! ـمن آنطور که خود می پسندم لباس می پوشم قرمز، زرد، نارنجی ، برای خودم آرایش می کنم گاهی غلیظ می رقصم- گاه آرام ، گاه تند، می خندم بلند بلند بی اعتنابه اینکه بگویند جلف است یا هر چیز دیگر... برای خودم آواز می خوانم حتی اگرصدایم بد باشد و فالش بخوانم، آهنگ میزنم و شاد ترین آهنگ ها را گوش می دهم، مسافرت میروم حتی تنهای تنها ... .حرف می زنم، یاوه می گویم و گاهی شعر، اشک می ریزم! من عشق می ورزم......ـمن می اندیشم... من نظرم را ابراز می کنم حتی اگر بی ادبانه باشد و مخالف میل تو، فریاد می کشم و اگر عصبانی شوم دعوا می کنم... حتی اگر تمام این ها باآنچه تو از مفهوم یک زن خوب در ذهن داری مغایر باشد.ـ زن من یک موجود مقدس است؛ نه از آن ها که تو در گنجه می گذاریشان یا در پستوقایم می کنی تا مبادا چشم کسی به آن بیفتد. نه بدنش و نه روحش را نمی فروشد،حتی اگر گران بخرند. اما هر دو را هر وقت دوست داشته باشد هدیه می دهد؛ به هرکه بخواهد، هر جا زن من یک موجود آزاد است. اما به هرزه نمی رود. نه برای خاطر تو یا حرف دیگری؛ به احترام ارزش و شأن خودش. با دوستانش، زن و مرد، هر جایی بخواهد می رود، حتی به جهنم!ـ زن من یک موجود مستقل است. نه به دنبال تکیه گاه می گردد که آویزش شود، نه صندلی که رویش خستگی در کند و نه نردبان که از آن بالا برود. زن من به دنبال یک همسفر است، یک همراه، شانه به شانه. گاه من تکیه گاه باشم گاه او. گاه من نردبان باشم ، گاه او. مهر بورزد و مهر دریافت کند. زن من کارگر بی مزد خانه نیست که تمام وجودش بوی قورمه سبزی بدهد و دست هایش همیشه بوی پیاز داغ؛ که بزرگترین هنرش گلدوزی کردن و دمکنی دوختن باشد. روزهابشوید و بساید و عصرها جوراب ها و زیر پوش های شوهرش را وصله کندـ زن من این ها نیست که حتی اگر تو به آن بگویی کد بانو!!!! ـ در خانه ی زن من کسی گرسنه نیست ، لباس ها کثیف نیستند و همیشه بوی عطر غذا جریان دارد؛ اگر عشق باشد، اگر زندگی باشد!ـ زن من یک موجود سنگیِ بی احساس و بی مسئولیت هم نیست؛ ظرافتش، محبتش، هنرش،فداکاریش ، شهوتش و احساسش را آنگونه که بخواهد خرج می کند؛ برای آنهایی که لایق آن هستند.ـ زن من تا جایی که بخواهد تحصیل می کند، کارمی کند، در اجتماع فعال است و برای ارتقاء خویش تلاش می کند. نه مانع دیگران می شود و نه اجازه می دهد دیگران اورا از حرکت بازدارند. گاهی برای همراهی سرعتش را کم می کند اما از حرکت باز نمیایستد. دستانش پر حرارتند و روحش پر شور؛ من یک زنم ... نه جنس دوم... نه یک موجود تابع... نه یک ضعیفه ... نه یک تابلوی نقاشی شده، نه یک عروسک متحرک برای چشم چرانی، نه یک کارگر بی مزد تمام وقت، نه یک دستگاه جوجه کشی.ـ من سعی می کنم آنگونه که می اندیشم باشم ، بی آنکه دیگری را بیازارم... فرای تمام تصورات کور، هنجارهای ناهنجار، تقدسات نامقدس!ـ باور داشته باش من هم اگر بخواهم می توانم خیانت کنم، بی تفاوت و بی احساس باشم، بی ادب و شنیع باشم، بی مبالات و کثیف باشم. اگر نبوده ام و نیستم ، نخواسته ام و نمی خواهم.ـ آری؛ زن من عشق می خواهد و عشق می ورزد، احترام می خواهد و احترام می کند. ـ من به زن وجودم افتخار می کنم، هر روز و هر لحظه ... من به تمام زنان آزاده وسربلند دنیا افتخار می کنم و به تمام مردانی که یک زن را اینگونه می بینند وتحسین می کنند آری؛ زن من عشق می خواهد و عشق می ورزد، احترام می خواهد و احترام می کند

ناگفته های دردآوردختران  میدانی؟در اور است من ازاد نباشم تا تو به گناه تیوفتی   قوس های بدنم به چشم

ناگفته های دردآوردختران


میدانی؟در اور است من ازاد نباشم تا تو به گناه تیوفتی 

قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می ایند

دردم می اید لباسم را باید با میزان ایمان تو تنظیم کنم

دردم می اید ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است

به خواهر و مادرت که میرسی قیصر میشوی

دردم می اید در رختخواب با تمام عقیده هایم موافقی

و صبح از دنده دیگری بلند می شوی

تمام حرف هایت عوض می شود

دردم می اید نمیفهمی

تفکر فروشی بدتر از تن فروشی است

حیف که ناموس برای تو وسط پا است نه تفکر

حیف که فاحشه ی مغزی بودن بی اهمیت تر از فاحشه ی تنی بودن است

من محتاج درک شدن نیستم/دردم می اید خر فرض می شوم

دردم می اید انقدر خوب سر وجدانت کلاه می گذاری

و هر بار که ازادیم را محدود میکنی

میگویی من به تو اطمینان دارم اما جامعه خراب است

نسل توام که اصلا مسئول خرابی هایش نبود

میدانی؟

دلم برای مادرهایمان می سوزد

بدبخت های بودند که حتی می ترسیدند باور کنند حقشان پایمال شده

خیانت نمی کردند...نه بخاطر اینکه از زندگیشان راضی بودند

نه...خیانت هم شهامت می خواهد...نسل تو از مادرهایمان همه چیز را گرفت

جایش الگو داد...

مادرم از خدا میترسد...از لقمه های حرام میترسد...از همه چیز میترسد

تو هم که خوب می دانی ترساندن بهترین ابزار برای کنترل است

دردم می اید...این را هم بخوانی می گویی اغراق است

ببینم فردا که دختر مردم زیر پاهای گشت ارشاد به جرم موهای بازش کتک می خورد همین را می گویی
ببینم انجا هم اندازه ی درون خانه غیرت داری؟

دردم می اید که به قول شما تمام زن های اطرافتان خرابند...

انهایی هم که نیستند فامیل های خودتانند...
دردم می اید

از این همه بی کسی دردم می اید

اینجا ست که حرمت نان از قلب بیشترست

ان را می بوسند این را می شکنند

امیدوارم عشقم بخونه  می گــــم : خداحــافظ که تُــو، چشم تـَــر کـنی که بـگــی: کـجـا؟ مَگـه دَست خُ

امیدوارم عشقم بخونه


می گــــم : خداحــافظ
که تُــو،

چشم تـَــر کـنی که بـگــی: کـجـا؟
مَگـه دَست خُودتـه این اومَــدنو رَفتـَــنا ؟

.

.
بعدش سفت بغلم کُـنی بـگــــی:
که هیچ رفتَــنی تـُـو کار نیست اینـو توو مُخت فرو کُـن !

.

.
هَمیـن جـا ، بـه دلت اشاره کُنی ، جاتـه تا هَمیشـه!
آخــــر سَرش هم مُحکـم بگی: شـیر فـَهم شــد؟

.

.
که مَــن ، دل ضَعفـه بگیرم از این همـه عاشقانـه های مَردونـه و مُحـکَمت ..!

خواستگاری خر....خیلییییییی با حاله حتما بخون......  خری آمد بسوی مادر خویش ** بگفت مادر چرا رنجم دهی

خواستگاری خر....خیلییییییی با حاله حتما بخون......


خری آمد بسوی مادر خویش ** بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش 

برو امشب برایم خواستگاری ** اگر تو بچه ات را دوست داری 

خر مادر بگفتا ای پسر جان ** تو را من دوست دارم بهتر از جان 

ز بین این همه خرهای خوشگل * یکی را کن نشان چون نیست مشکل 

خر از شادمانی جفتکی زد ** کمی عرعر نمود و پشتکی زد 

بگفت مادر به قربان نگاهت ** به قربان دو چشمان سیاهت 

خر همسایه را عاشق شدم من ** به زیبائی نباشد مثل او زن 

بگفت مادر برو پالان به تن کن ** برو اکنون بزرگان را خبر کن 

به آداب و رسومات زمانه ** شدند داخل به رسم عاقلانه 

دو تا پالان خریدند پای عقدش ** یه افسار طلا با پول نقدش 

خریداری نمودند یک طویله ** همانطوری که رسم است در قبیله 

خر عاقد کتاب خود گشائید ** وصال عقد ایشان را نمائید 

دوشیزه خر خانم آیا رضائی ** به عقد این خر خوش تیپ در آیی 

یکی از حاضرین گفتا به خنده ** عروس خانم به گل چیدن برفته 

برای بار سوم خر بپرسید ** که خر خانم سرش یکباره جنبید 

خران عرعر کنان شادی نمودند ** به یونجه کام خود شیرین نمودند 

به امید خوشی و شادمانی ** برای این دو خر در زندگانی

خیلی قشنگه نخونی ازدستت میره  از وقتی که شماره شو به بلَک لیست گوشیم انتقال دادم چند ماهی میگذره...

خیلی قشنگه نخونی ازدستت میره


از وقتی که شماره شو به بلَک لیست گوشیم

انتقال دادم چند ماهی میگذره...

شیش،هفت تا اس داده بود که چند هفته بعد

خوندمشون. اون موقع از دستش عاصی بودم.

واقعاً اذیت میکرد.

یه شب با یه شماره دیگه اس داد برا همین

نرفت تو بلک لیستم.



خیلی قشنگه نخونی ازدستت میره_______ادامه



ادامه نوشته

نذار بهت عادت کنم ...  نزار بهت عادت کنم جدایی سخته گل من  یه روز تو از اینجا میری میشکنه تنها دل من

نذار بهت عادت کنم ...


نزار بهت عادت کنم جدایی سخته گل من

یه روز تو از اینجا میری میشکنه تنها دل من

نزاربهت عادت کنم جدایی سخته گل من

تو که نمیمونی پیشم داغتو رو دلم نزار

نزار بهت عادت کنم تا که جدایی سخت نشه

نهال عشق و بسوزون تا یه روزی درخت نشه

ما که بهم نمیرسیم حتی توی خواب و خیال

قسمت ما یکی نشد حتی توی فنجون فال

نمی شه این پله ها رو دو تا یکی کرد و رسید

دیوار سنگه بینمون نمی شه دیوار رو ندید

نزار بهت عادت کنم

نزار بهت عادت کنم

نزار بهت عادت کنم

1-خانم ها خیلی باهوش هستند

1-خانم ها خیلی باهوش هستند

خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد.
قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم.
خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت؛ نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم، ۱۰ برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم!
خانم کمی تامل کرد و گفت؛ مشکلی ندارد.


آرزوی اول خود را گفت؛ من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم.
قورباغه به او گفت؛ اگر زیباترین شوی شوهرت ۱۰ برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی.
خانم گفت؛ مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزویش برآورده شد.


بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت ۱۰ برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند.
خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد.


آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد.
خانم گفت؛ می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم!
نکته اخلاقی: خانم ها خیلی باهوش هستند. پس باهاشون درگیر نشین.

تو را مـے شود خیلـے ساده دوست داشت ...  تو را مـے شود خیلـے ساده دوست داشت مثل  ِ عبور ِ آب  از بین

تو را مـے شود خیلـے ساده دوست داشت ...


تو را مـے شود خیلـے ساده دوست داشت مثل  ِ عبور ِ آب  از بین انگشتانمــــ مثل ‌‌ِ  در دست باد گرفتار شدن ِ موـــهایمــــــ مثل  ِبرخورد  ِ سرد سرامیک با ـهرم تب کرده ے پاـهایمـ مثل ِ خیس شدن  ِ ـهمیشگـے چشمانمـ  مثل ِ بغضت کـــ ِ نمـے شکند مثل ِ اشک ـهایت کــ ِ نمـے ریزند  تو را مـے شود خیلـے ساده تر از این حرف ـها دوست داشت مثل ِ عشق ـهاے سیزده سالگـے کـ ِ مـے آیند و مـے روند، بدون ِ ـهیچ حرفـے، تنها گونه ـهایـے را مـے بینـے کــ ِ سرخ مـے شوند مثل ِ تماشاے غروب از ایوان ِ خاک گرفته ے خانه اے متروک و خورشیدے کــ ِ  ناز مـے کند و نگاهـے کــ ِ ناز مـے خرد مثل ِ مهربانـے دست ـهایت مثل ِ لبخند چشم ـهایت مثل ِ مرـهمی کــ ِ نیستـے  براے زخم ـهاے دلمــ مثل نبودنت زمانـے کــ ِ دستمــ پـے ات مـے گردد مثل ِ آن لحظه اے کــ ِ مـے پرسـے: دوستمـــ  دارے؟ و من مثل ِ لحظهـ ے سلامـ، بدون ِ فکر، بدون ِ تردید، بـے معطلـے، ساده و سریع جواب مـے دهمـ: آره!

معنی و مفهوم جدید بعضی کلمات (طنز)   در این بخش به شرح یک جمله ای در مورد بعضی از کلمات میپردازیم !

معنی و مفهوم جدید بعضی کلمات (طنز)



در این بخش به شرح یک جمله ای در مورد بعضی از کلمات میپردازیم ! کلماتی که آنچه از نامشان پیداست نیستند ! حتما شما هم با بعضی از شرح ها موافقید ! و شاید کلمات جدیدی برای شرح دارید ! بسیار خوشحال میشویم اگر به ما در افزایش این شرح ها و کلمه ها یاری برسانید بخش نظرات در اختیار شماست  



طلاق: مرحله ای مابین ازدواج و مرگ . 

کار: وقفه ای مشمئز کننده بین خواب و خواب . 

فردا: یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز. 

مرگ: درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج . 

مغز: ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند. 

روماتیسم: عشقولانه ترین بیماری کشف شده تاکنون . 

تجربه: نامی که آدم ها روی اشتباهات خود می گذارند . 

پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است . 

دانشگاه: یک دوره چهارساله که … چیز بیشتری یادم نمی آید . 

کشمش: انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است . 

راز: عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید . 

لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است . 

خلاق: آدمی که حداقل بیست دلیل برای انتخاب روش ابلهانه خود دارد. 

بزرگسال: فردی که از سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرضی است. 

لوازم آرایشی: ابزاری که زن زیبا را زشت و زن زشت را زشت تر نشان می دهد. 

عشق: یکی از خفن ترین بیماری های بشر که تنها راه از بین رفتنش، ازدواج است. 

مالیات: می گویند باید با لبخند پرداخت کرد، اما من امتحان کردم، نقد می خواستند. 

منوآل (هلپ): قسمتی از رایانه که به شما در یافتن سوال های بیشتر کمک می کند . 

بیماری خوشخیم: یک بیماری که قرار نیست به این زودی ها از دستش خلاص بشوید . 

بکاپ: کاری که همیشه وقتی یادتان می افتد انجام دهید که اطلاعاتتان به فنا رفته است. 

گیاهخواری: طریقه ای از زندگی که قدیما، شکارچیان دست و پا چلفتی اختراع کرده بودند. 

ازدواج: وقتی که دو نفر تبدیل به یک نفر می شوند، اما مشکل اینجاست که دقیقا کدام یک؟ 

رزومه: جمع آوری هرگونه اطلاعات غلط درباره خود به منظور دستیابی به یک شغل پردرآمدتر 

پیری: وقتی آره یعنی نه، شاید یعنی حتما، جالبه یعنی خاطره و نوه آویزان از یخچال می شود. 

هالک شگفت انگیز: بر و بچه های بدنساز، پس از پایان تمرین، چنین تصوری از هیکل خود دارند. 

صداقت: حالتی که شما پس از نوشیدن هفده دلستر لیمویی پشت سر هم دچارش می شوید. 

جالبه: کلمه ای که در چت های محترمانه، به منظور پایان مکالمه طرف مقابل استفاده می شود. 

و غیره: علامتی که این مفهوم را می رساند؛ شما بیش از چیزی که واقعا می فهمید، می فهمید. 

کمک های خارجی: انتقال پول از مردم فقیر در کشورهای ثروتمند به افراد ثروتمند در کشورهای فقیر. 

پزشک: آدمی که با قرص هایش درد را از شما گرفته و با صورت حسابش، مرگ را به شما هدیه می دهد. 

خانه داری: مجموعه کارهایی که درون خانه صورت می گیرد، شامل خوابیدن تا لنگ ظهر و تماشای تلویزیون 

سیاست: هنر تقسیم کیک تولد، به گونه ای که هر کس احساس کند بزرگ ترین قطعه را صاحب شده است. 

دبستان: روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم، شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم. 

فهرست خرید: لیستی که تهیه اش ساعت ها طول می کشد اما در فروشگاه به یاد می آورید که جا گذاشته اید. 

آنتیک: وسیله ای که اجداد شما خریده اند و پدر و مادر شما خود را از شر آنها خلاص کرده اند و حالا شما دوباره برای خرید آن، پول گزافی پیاده می شوید.

تفاوت مردهای قدیم و مردهای جدید

تفاوت مردهای قدیم و مردهای جدید


e_10_.jpg

 

واقعا این مرده؟؟؟؟؟

راستشو بخواین من وقتی برای اولین بار دیدمش فکر کردم زنه!!!!!

ازدواج همزمان یک پسر عرب با دو دختر ۱۷ و ۲۱ساله

ازدواج همزمان یک پسر عرب با دو دختر ۱۷ و ۲۱ساله


عبدالرحمن ۲۲ ساله گفته است همزمان دلبسته این دو دختر شده و به همین دلیل تصمیم گرفت همزمان و در یک مراسم، با هر دو دختر ازدواج کند…
 
 
 
 
 
عبدالرحمن ۲۲ ساله گفته است همزمان دلبسته این دو دختر شده  و به همین دلیل تصمیم گرفت همزمان و در یک مراسم، با هر دو دختر ازدواج کند.
داماد جوان که به همراه پدرش در منطقه بیجی در شمال عراق، به کشاورزی مشغول است گفته که با این اقدام می خواسته نشان دهد هیچ یک از دو عروس را بردیگری ترجیح نمی دهد.
 

این دو عروس یعنی”انتظار” ۱۷ ساله دختر عمو و “سعاد” ۲۱ ساله دختر عموی پدر داماد گفته اند که در ابتدا مخالف چنین اقدامی بودند اما پس از رایزنی ها و رفت و آمدها ، موافقت کرده اند.

سعاد هم گفته است که در ابتدا از این پیشنهاد شوکه شده است اما داماد او را قانع کرده که هر دو عروس را باهم دوست دارد. هم اکنون هر دو عروس ، در یک منزل سکونت دارند!

تنها بودن     بهتر از با کسی بودن است    آنکه ساده تر از آب بود     آتشم زد...

تنها بودن 


بهتر از با کسی بودن است


آنکه ساده تر از آب بود 


آتشم زد...

چندیست ز یاران قدیمی خبری نیست ...؟!        ازآن همه خوبی و محبت اثری نیست ...؟!        چشمم به در و

چندیست ز یاران قدیمی خبری نیست ...؟!

ازآن همه خوبی و محبت اثری نیست ...؟!

چشمم به در و گوش به گوشی و دلم تنگ...؟!

در کوچه تنهایی ما رهگذری نیست...؟!

نبش قبر حجر بن عدن

لعنت بر دشمنان اسلام

تعریف رنگ

تعریف رنگ

 نوشته رضا پورشیخ

تجزیه نور سفید  خورشید به صورت طیفی از رنگها، در سال 1676 میلادی، توسط ایزاک نیوتن انجام شد. رنگهائی که بدست می آید عبارتند از : قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش ، که اگر همین ها را از طریق عدسی دوباره عبور دهیم رنگ سفید ظاهر می شود. تجزیه نور و ایجاد رنگهای طیف در اثر انکسار نور سفید به وجود می آید. با روش فیزیکی دیگری هم می توان نور سفید و اشعه رنگین به دست آورد. از جمله پولاریزاسیون و فلورسانس نام برد. اکنون اگر رنگهای طیف و اشعه های  رنگین آن را به دو دسته تقسیم کنیم؛ یعنی گروه قرمز، نارنجی، زرد و گروه سبز، آبی و بنفش ، دو گروه رنگی متفاوت خواهیم داشت، حال اگر هر دو گروه رنگ را جدا جدا، از طریق عدسی بگذرانیم، دو نوع مخلوط رنگی خواهیم داشت، که ترکیبشان، به نوبه خود سفید می شود، و همین دو نوع نور رنگی که از مخلوطشان نور سفید حاصل می شود به نام رنگهای مکمّل می خوانیم.

ادامه نوشته

تو صمیمی تر از از آنی که دلم می پنداشت  دل تو با همه آینه ها نسبت داشت  تو همان ساده دل سبز نجیبی  ک

تو صمیمی تر از از آنی که دلم می پنداشت

دل تو با همه آینه ها نسبت داشت

تو همان ساده دل سبز نجیبی

که خدا در میان دل پاکت ، صدف آینه کاشت

تو آن نیستی که به یادت بیاورم   تو آن همیشه ای که به یادم میمانی

تو آن نیستی که به یادت بیاورم


تو آن همیشه ای که به یادم میمانی

فارسی : دوست دارم   انگلیسی :i love you   عربی:احبک   ترکی :senis evar youroum   آلمانی : ichie bed

فارسی : دوست دارم


انگلیسی :i love you


عربی:احبک


ترکی :senis evar youroum


آلمانی : ichie bed


بابا به چه زبونی دیگه بگم دوست دارم


خوب دوست دارم دیگه

حمایت از بانوان

عشق یعنی زیر باران تر شدن

زن گرفتن بی نهایت خر شدن

زندگی بی زن نباشد جز خوشی

زن گزفتی باش فکر خود کشی

زن گزفتن هست فرمان خدا

ورنه مرد و این خریت ها کجا

زن گرفتی تا شود قربان تو

غافل از آنی که گیرد جان تو !!

انجمن مردان خون به جیگر شده.

و

حمایت از بانوان

اونقدر مرامت فابریکه که تو هیج نمایندگی قطعاتش پیدا نمیشه

اونقدر مرامت فابریکه که تو هیج نمایندگی قطعاتش پیدا نمیشه

قلیون قلبم دیگه کام نمیده فکر کنم زغال عشقت توتون دلموسوزونده!

قلیون قلبم دیگه کام نمیده فکر کنم زغال عشقت توتون دلموسوزونده!

حرکت جنین یکی از احساسات شیرینی که هر زنی بعد از باردارشدن دوست دارد آن را سریع تر تجربه کند، تکان خ

حرکت جنین

یکی از احساسات شیرینی که هر زنی بعد

از باردارشدن دوست دارد آن را سریع تر تجربه کند،

تکان خوردن های جنین درون رحم است.

حرکت جنین



لطفا برای مطالعه کامل متن به ادامه مراجعه بفرمایید



ادامه نوشته

به سلامتی همه اونایی که مارو همین جوری که هستیم دوس دارن  وگرنه بهتر از ما رو که همه دوس دارن   به س

به سلامتی همه اونایی که مارو همین جوری که هستیم دوس دارن

وگرنه بهتر از ما رو که همه دوس دارن


به سلامتی پاک کن که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه.


به سلامتی با ارزش ترین پول دنیا "تومن" چون هم تو هستی توش ،هم من.


به سلامتی اونایی که اگه صد لایه ایزوگامشون هم بکنن بازم معرفت دارن.

وقتی شما برای دیگران دعا میکنید ،   خدا می شنود و آنها را اجابت می کند  و  بعضی وقت ها که شما شاد و

وقتی شما برای دیگران دعا میکنید ،


خدا می شنود و آنها را اجابت می کند

و

بعضی وقت ها که شما شاد و خوشحالی هستید


یادتان باشد


که کسی برای شما دعا کرده است.

شخص نابینایی از حکیمی پرسید:  ممکن است چیزی بدتر از دست دادن بینایی وجود داشته باشد؟  او جواب داد:بل

شخص نابینایی از حکیمی پرسید:

ممکن است چیزی بدتر از دست دادن بینایی وجود داشته باشد؟

او جواب داد:بله ،از دست دادن بصیرت.

دوستی مثل یک کتاب است.  چند ثانیه طول میکشد که آتش بگیرد  ولی سالها طول میکشد تا نوشته شود.

دوستی مثل یک کتاب است.

چند ثانیه طول میکشد که آتش بگیرد

ولی
سالها طول میکشد تا نوشته شود.

ولادت حضرت رسول اکرم (ص)  و  ولادت حضرت امام جعفر صادق (ع)   به تمام مسلمانان جهان تبریک عرض می نمای

ولادت حضرت رسول اکرم (ص)

و

ولادت حضرت امام جعفر صادق (ع)


به تمام مسلمانان جهان تبریک عرض می نمایم.